نیروی چهارم و مختصات کنش سیاسی

به گزارش وبلاگ ساعت مچی، احمد زیدآبادی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: آبزی در حال زایش بود و از شدت درد بع بع می کرد. رهگذری با مشاهدۀ حال بز غصه دار شد و به کمک او رفت تا به زایمانش کمک رساند.

نیروی چهارم و مختصات کنش سیاسی

رهگذر که از قابلگی چیزی نمی دانست، گردن بزغاله را که از رحم بز بیرون زده بود، به دست گرفت و با فشار بیرون کشید و به خیال خود بز را از درد کشیدن خلاص کرد. بزغاله، اما به دلیل فشار وارده به گردنش خفه شده بود.

به تصور رهگذر، بزغاله از پیش مرده بود و کار او تأثیری در مرگش نداشت. لحظه ای بعد صاحب بز از راه رسید. او با مشاهدۀ بزغالۀ مرده از همان ابتدا به اصل ماجرا پی برد. از این رو، گریبان رهگذر را گرفت که با کدام دانش و تجربه و با اجازۀ چه کسی در کار زایمان بز دخالت نموده و بزغالۀ نازنینش را تلف نموده است!

رهگذر در پاسخش گفت که درد کشیدن بز را تاب نیاورده و از سرِ مسئولیت و وظیفۀ اخلاقی به یاری بز شتافته است! در همان حال، بز به لیسیدن بزغالۀ مرده اش مشغول بود و، چون علامتِ حیات در او نمی دید بعی بعی جانسور سر می داد.

جوانانِ کم سن و سالی که در دهۀ 40 خورشیدی مبارزۀ مسلحانه و جنگ چریکی را نوشداروی معضلات جامعه دانستند با کدام تحلیل روشن از شرایط آن روزِ ایران، به این تشخیص رسیدند؟ اگر در اندک آثار به جا مانده از آن ها دقیق شویم، تشخیص آن ها بر مبنای تحلیلِ شرایط پایدار نبوده و عمدتاً از گزاره های کلی مانند مسئولیت اجتماعی انسان، لزوم بی تفاوت نبودن در برابر ظلم و ستم و استثمار، به بن بست رسیدن اوضاع و احتیاج به اقدامِ بن بست شکنانه و ضرورت مبارزه با امپریالیسم و دست نشاندگان آن نشأت گرفته است.

این منطق در بین کنشگران سیاسی ایران هنوز هم کم و بیش جاری و ساری است. یعنی هنوز هم از گزاره های کلانی مانند اینکه سکوت در مقابل ظلم و ستم و استبداد نارواست و یا اینکه انسان نباید در مقابل رنج مردم بی تفاوت باشد، کنش سیاسی مشخصی را استنتاج می نمایند که چه بسا شبیه یاری کردن آن رهگذر به زایمان بز باشد!

گزاره های کلان اعتقادی و اخلاقی طبعاً در ایجاد انگیزش برای اقدام و عمل مؤثرند، اما به خودی خود هیچ اقدام مشخصی از آن ها قابل استنتاج نیست. کنش سیاسی برای آنکه آسیب زا نباشد باید بر تحلیل روشن پایدار باشد و تحلیل هم به نوبۀ خود بر سنجش بی طرفانۀ داده ها در دستگاهِ نظری قابل ابطال و در نظر گرفتن پیامدهای عمل در تمام جوانب آن تکیه دارد و مختص زمان و مکانی خاص و در نتیجه همواره منعطف و سیال است.

در واقع کنشِ سیاسی جمعی سودمند، باید در گام نخست از یک تحلیل بی طرفانه و خالی از هرگونه حب و بغض استنتاج گردد و نه از احکام کلان اعتقادی یا اخلاقی.

نیروی چهارم کنش سیاسی مفید و بی زیان را باید از این طریق کشف کند تا انگیزۀ یاری به زایمان بز موجب مرگ بزغاله و داغدار شدن بز گردد!

منبع: فرارو

به "نیروی چهارم و مختصات کنش سیاسی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نیروی چهارم و مختصات کنش سیاسی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید