در برنامه اختیاریه مطرح شد؛ روایت معجزه مهر مادری، کودکی و نوجوانی برای ما یک حسرت شد - وبلاگ ساعت مچی

به گزارش وبلاگ ساعت مچی، برنامه اختیاریه میزبان سه بیمار سرطانی بود که صبورانه با این بیماری جنگیده اند.

گزارش خبرنگار ، برنامه مصاحبه محور اختیاریه درباره موضوعات مختلف با میهمانان متفاوتی مصاحبه می نماید.

اختیاریه میزبان سه بیمار سرطانی بود که صبورانه با این بیماری جنگیده اند.

در بخش ابتدایی محمد فروزان حضور پیدا کرد و گفت: اولین بار پشت گردنم درد می کرد فکر کردیم اوریون گرفتم اما با مراجعه به پزشک فهمیدم که دچار بیماری سرطان شدم.

وی ادامه داد: سال 84 که فقط هشت ساله بودم این اتفاق برای من افتاد آن روزها نام سرطان بسیا ترسناک بود. با شنیدن این خبر جهان برای من تیره و تار شد .

فروزان مطرح نمود:تنها راه من این بود که با بیماری کنار بیایم. آن سال ها برای اولین بار خوب شدم اما دوباره دوم دبیرستان سرطان من دوباره برگشت و من باید دوباره مبارزه خودم را با این بیماری آغاز می کردم و سال 96 برای سومین دچار بیماری سرطان شدم و این روزها پیوند مغز استخوان می کنم.

محمد درباره آرزوی خود در این سال ها گفت:آرزوی من این بود که مثل بقیه کودکی و نوجوانی داشته باشم و این حسرت همیشگی برایم است.

رویا سبزعلی زاده مهمان دیگر اختیاریه بود و درباره بیماری خود گفت: از سال 90 دچار بیماری سرطان شدم اما من هیچ وقت به این بیماری فکر ننموده بودم و با این اتفاق زندگی ام تغییر کرد.

در بخش دیگر آقای جاسب پزشکی که از ابتدا کنار رویا بود گفت:رویا دچار بیماری سرطان خون شده بود و شرایط سختی را سپری نموده است.

حتی برخی مواقع در این سال ها امید به برگشت رویا نبود اما با امید و صبری که داشت دوباره به زندگی برگشته است.

پدر رویا گفت: هیچ چیزی تلخ تر از داغ فرزند نیست اما ما در این امید خودمان را از دست ندادیم و راضی به رضای خدا بودیم.

اما قصه پایانی اختیاریه معجزه مهر مادری را روایت کرد، عباسی درباره بیماری پسرش گفت: مدتی گوش علی درد می کرد و با نظرپزشکان متوجه شدیم که به بیماری نادر سرطانی دچار شده است.

وی ادامه داد:اما من تا اولین دوره شیمی درمانی به پرستاران گفتم به او چیزی نگویند تا اینکه خودش فهمید و روزهای اول گوشه گیر شده بود.

عباسی مطرح نمود: بعد از مدتی که شیمی در مانی و پرتو درمانی را انجام دادیم علی دچار ایست قلبی شد و نوسانات شدیدی را تحمل کرد .

وی اضافه نمود: در آی سی یو بستری شده بود و پزشکان امیدی به او نداشتند من تصمیم گرفتم ادامه درمان را در خانه داشته باشیم پزشکان قبول نمی کردند اما این کار را انجام دادم.

عباسی مطرح نمود: علی روزهای اول حال خوبی نداشت کم خون شده بود ،حدود 15 کیلو وزن کم کرد همه می گفتن من مادر سنگدلی هستم اما من امید به خدا داشتم و منتظر اتفاقات خوب بودم و بعد از یک ماه که علی خانه ماند حال او روز به روز بهتر شد و با انجام آزمایش علی هیچ بیماری ندارد.